درک تعادل و تقارن در ترکیب عکاسی
با درک تعادل و تقارن در ترکیب عکاسی ، یک عکاس می تواند احساس کند ، خوب یا نامتعادل است .در هر صورت ، اگر هدف پشت عکس شما این است که بینندگان عدم تعادل ، تصاویر خود را نامتعادل نگه دارید. البته ، مواقعی وجود دارد که شما می خواهید آن را انجام دهید و یا شما می توانید از آن اجتناب نیست. با این حال ، اگر هدف شما ایجاد یک ترکیب دلپذیر و آرامش بخش باشد ، باید در عکس به تعادل برسید.در ارامه ی مطالب با نمایندگی نیکون همراه باشید
تعادل جسمانی
ما می دانیم که تعادل فیزیکی روزهای اولیه ما ، به عنوان ما جمع آوری اسباب بازی ، قرار دادن فنجان شیرین ما بر روی زمین و یادگیری به راه رفتن بدون افتادن بر روی شکم. به همین ترتیب ، ما همچنین می توانیم بیاموزیم تا تعادل بصری را در تصاویر دو بعدی مشاهده کنیم.
تعادل بصری ثبات و هارمونی خاصی را برای یک تصویر به ارمغان می آورد در حالی که ، در موارد خاص ، ترکیب نامتعادل می تواند باعث ایجاد پویایی و انرژی در تصویر شود. از آنجا که تعادل بصری احساس خاصی را به تصویر می بخشد ، یک عکاس می تواند و می خواهد صحنه را متعادل یا نامتعادل کند تا به بیان معنای پشت عکس کمک کند.
در هنر ، تعادل بستگی به اندازه و تعداد اشیاء در یک صحنه دارد. اگر یک طرف از یک نقاشی و یا عکس شامل تعداد زیادی از اشیاء و طرف مقابل شامل چندین اشیاء کوچک این قطعه ممکن است به نظر می رسد برای بیننده نامتعادل دیده شود. اشیاء از همان اندازه و تعداد در طرف مقابل از تصویر تمایل به ایجاد ترکیبات متعادل دارند.
شما می توانید اندازه و جمعیت اجسام را با روشنایی ، بافت ، رنگ ، مجاورت با دوربین و یکدیگر ، موقعیت یابی و سایر عناصری که به منظور افزایش “وزن” بصری به برخی از اجسام نسبت به سایرین عمل می کنند جبران کنید. وزن بصری را می توان با قرار دادن آنها در کادر بالاتر ، در فاصله بیشتر از مرکز یا با تاکید بر بافت ، روشنایی ، کنتراست یا رنگ آنها ، به آنها اضافه کرد. جدا کردن اجسام همچنین می تواند وزن بصری را افزایش دهد. علاوه بر این ، اشیاء در سمت راست یک قاب تمایل به حمل وزن بصری بیشتری نسبت به اجسام سمت چپ دارند.
همانطور که در این نمودارهای ساده شده مشاهده می کنید ، روشهای بیشماری برای قرار دادن اجسام برای دستیابی به تعادل یا چشم پوشی از آن وجود دارد. تعادل را می توان در سطح عمودی و همچنین به صورت مورب یا شعاعی به دست آورد.
تقارن
مثال کامل تعادل تقارن است که در آن نیمی (بالا/پایین ، چپ/راست ، تقسیم مورب) یک تصویر – یا تقریباً یکسان – با تصویر دیگر است. نمونه های زیادی از تقارن ، چه در طبیعت و چه در دنیای انسان ساخت وجود دارد ، که می تواند برای بیننده جذاب باشد-بازتاب های آینه مانند چشم انداز روی آب یک مثال رایج است.
لازم به ذکر است که تقارن می تواند یک تصویر بسیار استاتیک ایجاد کند که همیشه مطلوب نیست. نکته قابل توجه این است که اگر می خواهید تقارن را در یک تصویر به دست آورید ، باید تلاش کنید تا اثر را مشخص کنید. گاهی اوقات کوچکترین ناهماهنگی می تواند بسیار انحراف در تصویر ایجاد کند. به عنوان مثال ، اگر یک عکس متقارن از یک ساختمان ایجاد کنید ، مطمئن شوید که دقیقا در نقطه مرکزی پشتیبانی قرار دارید و دوربین عمود بر سطح ساختمان است. اگر شما نیمی از یک گام به یک طرف و یا دوربین تنها ۹۰ درجه از زاویه, خطوط تصویر پریشان خواهد شد.
لنزهای شیب دار می تواند کمک به از بین بردن انحرافات و برخی از نرم افزار پس از پردازش نیز اجازه می دهد تا به شما برای ایجاد خطوط برای از بین بردن اثرات اعوجاج را انجام دهید اما اگر ممکن است هنگامی که در تلاش برای رسیدن به این تقارن هستید، تا آنجا که ممکن است به مرکز و عمود نزدیک تر شوید.
ترکیب متوازن یا متقارن
مانند همه ملاحظات دیگر برای ایجاد تصویر ، هیچ قانونی وجود ندارد که تصویر شما را ملزم به داشتن ترکیب متوازن کند و همچنین مجازاتی برای ایجاد یک ترکیب نامتعادل وجود ندارد (مگر اینکه در مسابقه ای شرکت کنید که نیاز به رعایت معیارهای مشخص تصویر دارد). آنچه شما ممکن است بخواهید از آن اجتناب کنید ، ترکیب متوازن یا متقارن است که وضعیت پویا را به تصویر می کشد ، یا ترکیب نامتعادل چیزی است که می خواهید به عنوان ایستا بر آن تأکید کنید.
همچنین ، مگر اینکه در یک محیط استودیویی کنترل شده عکاسی کنید ، اشیاء قبل از شما همیشه نمی توانند به دلخواه جابجا و تغییر داده شوند. شما ، به عنوان عکاس ، تصمیم می گیرید که چه چیزی را در کادر قرار دهید ، و چه چیزی را از طریق ترکیب کم کنید یا به حداقل برسانید ، در حالی که ایده تعادل یا عدم تعادل را در چشم ذهن خود حفظ می کنید. شما در کنترل چگونگی دستیابی به بهترین تعادل مناسب برای احساسی که سعی در انتقال آن دارید ، دست دارید.