بیشتر عکاسان، داستانی را با فرمهای مختلف در آثار خود میگنجانند. تصاویر مد اغلب حاوی داستان یک برند، عکس های منظره حاوی داستان کره زمین و حتی تصاویر خانوادگی نیز، بیانگر لحظات و تجربیات خانوادگیست. مهم نیست داستان شما چقدر ساده باشد، به عنوان یک عکاس، باید نحوه ی بیان آن را در نظر داشته باشد و برای تعریف کردن داستان موردنظر خود، بهترین ابزار را انتخاب کنید. خب خواهیم بدانیم که چگونه به بهترین تنظیمات لنز برسیم؟
ما اغلب وقت خود را برای انتخاب یک لنز برای جنبه کیفیتهای فنی، صرف میکنیم ولی موردی مهم تر وجود دارد. اگر شما در انتقال پیام به بیننده، مهارت نداشته باشید، حتی بهترین لنز دنیا هم نمیتوند به شما کمکی بکند. مهم ترین چیزی که باید دقت بسیاری به آن داشته باشیم، ویژگیهای فاصله کانونی مورداستفاده است. درباره فاصله کانونی مناسب در ابعاد فول فریم صحبت خواهیم کرد. کسانی که از کراپ سنسور یا کاربرانی که از حسگرهای بزرگتر استفاده میکنند، لطفا تبدیلهای لازم را لحاظ کنند.
نور
شما در چه نوری کار میکنید؟ آیا نور برای شما نقش موثری دارد؟ اگر داستان شما نیازمند کار کردن در نور فضای حاضر است و این نور کافی نیست، شاید بهتر باشد از لنزی با دیافراگم بسیار باز استفاده کنید تا برای تصویر خود، نور کافی داشته باشید. اما، اگر با فلاش کار میکنید و میتوانید همه چیز را کنترل کنید، نگران این مورد نباشید.
به عنوان مثال ، که در یک مراسم عروسی بسیار ساده ای که هستید ، اگر میخواستم هر دو گروه مردم را در فوکوس قرار دهم، حتما به لنزی با ایزوی بسیار بالاتری نیاز داشتم. در این شرایط میتوانستم با ایزو ۱۲۸۰۰ از f/4 استفاده کنم، ولی f/1.4 به من اجازه میداد تا دو تصویر شفافتر بگیرم. یک عکس از پدر عروس و یکی از مادر او. این تصاویر داستانهای عاطفی جداگانهای را بازگو میکنند و استفاده از لنزی با این شرایط در داستانسرایی، به من یک “برتری” فنی میدهند.
موقعیت مکانی
وقتی زمانی که صرف توجه به داستان موردنظر خود کردید، به مکانی که در آن کار خواهید کرد نیز فکر کنید. عناصر تصویری که به کار خواهید گرفت، چه چیزهایی خواهند بود؟ فضای کار شما گسترده است یا تحت تاثیر محدودیتهای خاصی قرار دارید؟ آیا زمینههایی وجود دارند که بهتر است با استفاده از یک عمق میدان محدود، آنها را تار کنید؟
اگر در فضای باز و بدون زمینهای باز کار میکنید، شاید فاصله کانونی بلندتر و عمق میدان کمتر را برای کار کردن انتخاب کنید. با اینکار میتوانید فوکوس خود را مستقیما بر موضوع تنظیم کنید و از انتقال موضوع به بیننده، اطمینان حاصل کنید.
ممکن است در فضایی مانند تصویر زیر با خطوط همگرایی کار کنید که میتوانید از آنها برای جلب توجه بیننده به موضوع استفاده کنید و در عین حال، از انتقال جزئیات تکمیلی کافی درمورد فضای حاضر به بیننده، اطمینان حاصل کنید.
اجسامی که به دوربین عکاسی نزدیک تر هستند، وقتی با چشمان ما دیده میشوند، بسیار بزرگتر به نظر میرسند و موضوعاتی که به مرزهای بیرونی قاب نزدیک باشند، ممکن است تحت تاثیر منفی اعوجاج قرار بگیرند. اگر هدف شما، تحسین موضوع است، ممکن است برای اطمینان از عدم وجود اعوجاج، به کار بیشتری نیاز داشته باشید. اما، اگر مانند تصویر بالا، آنها فقط بخشی از داستان باشند، آزادی شما برای قرار دادن آنها در قاب، کمی بیشتر است.
مردم
اگر دوست دارید در مورد شخصی داستان گویی کنید، راحت ترین روش برای اینکار، استفاده از فاصله کانونی بلندتر مانند ۵۰ میلیمتری یا ۸۵ میلیمتری است. این فاصله ها کانونی بلند، اغلب باعث مشکلی نمیشوند که موضوع را به شکلی نامطلوب ارائه دهد. سپس میتوانید ذهن خود را بر قسمتهای دیگر صحنه و داستان متمرکز کنید و نیازی نیست نگران تاثیر لنز بر موضوع باشید.
البته باید توجه داشته باشید که فاصله کانونی بلندتر، مستلزم فاصله بیشتر و عمق میدان کمتری است. وقتی در حال کار کردن بر روی یک عکس هستید، این امر دو نتیجه به همراه خواهد داشت. تاری حاصل از عمق کم میدان ممکن است بر عناصر پشتیبان داخل کادر تاثیرگذار باشد.
همچنین فاصله معمولی بین شما و موضوع، نه تنها بر گزارش شما تاثیرگذار خواهد بود، بلکه ممکن است در تصویر نهایی نیز، قابل مشاهده باشد. این موارد، قانون نیستند. اینها مواردی هستند که میتوانید با توجه به آنها، داستان بهتری را به بیننده منتقل کنید.